سخت است هنگام وداع
آنگاه که در می یابی
چشمانی که در حال عبور است
پاره ای از وجود تو را
نیز با خود خواهد برد .
هیچی برا گفتن ندارم به جز این که
.
.
.
.
.
.
.
.
یه دنیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا دلم گرفته
هیچ فکر نمی کردم
به جرم عاشقی این گونه مجازات شوم
دیگر کسی به سراغم نخواهد آمد
قلبم شتابان میزند
شمارش معکوس برای انفجار در سینه ام
و من تنهایی خود را در آغوش میکشم
تنها ماندم ............
هیشکی منو دوس نداررررررررره